«تنها در سال ۹۳ حدود ۲۱ هزار و ۵۸۳ آتشسوزی در کشور اتفاق افتاده که به طور میانگین روزی ۵۵ حادثه بوده است. این درحالی است که از سال 80 به بعد میزان آتشسوزیها در کشور به شکل معناداری رو به افزایش بوده است.» این گفته حامد مظاهریان معاون وزیر راه و شهرسازی است. حالا دیگر روزی نیست که آتش سر از جایی درنیاورد و از گوشهای شعله نکشد. آتشسوزی در ساختمان پلاسکوی تهران، آتشسوزی در پتروشیمی رجال، آتشسوزی در هتل پارس مشهد، آتشسوزی در هتل رضوان اهواز و... انگار هیچ کس از شر آتشسوزی در امان نیست. هر حادثه هم به یک دلیل؛ اتصال سیم برق، خرابی دستگاهها، نشت گاز و... مهم نیست آتش ابتدا از کجا زبانه بکشد، به هر حال از گوشه انباری یا وسط کارگاهی در طبقه دهم. آیا سیر صعودی حوادث آتشسوزی همه از سر بیمبالاتی و سهلانگاری است؟ این فرضیه شاید چندان درست نباشد چراکه روز به روز مردم با حساسیت بیشتری حوادث آتشسوزی را دنبال میکنند و در پی پیشگیری هستند. آیا تأسیسات کارگاهها، انبارها و مخازن فرسوده است؟ آیا مدیریت این حادثه با مشکل رو به روست یا...؟
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از ایران ، هنوز تصاویر قهرمانانه شهیدان آتشنشان پلاسکو از خاطرمان پاک نشده. آنهایی که تاوان تمام ضعفهای مدیریتی و سیستمی را با جانشان دادند. تصاویر دلخراشی که شاید تا سال ها از ذهن هیچ ایرانی پاک نشود.
24 فروردین 96 ساعت 10:14 دقیقه شب بود که آتش از پنجرههای بزرگترین هتل اهواز زبانه کشید. آتش از یکی از اتاقهای طبقه سوم هتل پارس شروع شد و بشدت پیشروی کرد و دود، تمام هتل را در بر گرفت؛ همان تصویر همیشگی. شعلههای سرکش خیابانها در شب را روشن کرد و تنها دو دقیقه بعد آتشنشانان رسیدند. خوشبختانه در این اتفاق به کسی آسیبی نرسید اما هتل همچون شبحی سیاه در شب محو شد.
یک روز بعد یعنی 25 فروردین 96 ساعت 7 و 26 دقیقه دوباره صدای آژیر ماشینهای آتشنشانی این بار در اتوبان کرج به صدا درآمد و این اتوبان مملو از نورهای چراغ گردان شد. رانندگانی که از اتوبان میگذشتند با چشمان حیرت زده به شعلهها خیره میشدند و دودی که اتوبان را فرا گرفته بود. حریق در انبار کالایی 5 هزار متری در اتوبان کرج اتفاق افتاد و همه این انبار 3 طبقه در شعلههای آتش دود شد و به هوا رفت. 3 کارمند گرفتار در آتش هم دود گرفته و گیج با تلاش آتشنشانان بیرون آمدند تا از این حادثه مصدومی برجای نماند اما انبار با همه کالاهایش سوخت.
یک ماه بعد ظهر روز21 اردیبهشت 96 پاساژ 2 طبقهای در نزدیکی میدان شهدای اهواز به محاصره شعلههای آتش در آمد؛ یکی از بزرگترین مراکز فروش چسب، لوازم گلسازی و خیاطی و خرازی. 8 مأمور آتشنشانی در جریان اطفای حریق دچار سوختگی و خفگی شدند. نبیالله خونمیرزایی فرماندار اهواز در گفتوگو با یکی از خبرگزاریها علت حریق را اتصال برق در یکی از مغازههای طبقه دوم اعلام کرد و گفت: «متأسفانه پاساژهای زیادی در معرض چنین خطری هستند. بنابراین دستگاههای اجرایی مربوطه نظیر شهرداری باید در رابطه با مراکز تجاری که اصول و ضوابط را رعایت نمیکنند پیگیری لازم را انجام دهند.» پیگیریهایی که انگار هیچ وقت اتفاق نمیافتد تا روزی که شعلهها از راه برسند و پیگیریهای لازم را انجام دهند.
پیش از سال ۸۰ سالانه 4 هزار و ۴۴۲ مورد آتشسوزی در کشور اتفاق افتاده که به طور میانگین روزی ۱۲.۲ حادثه بوده و در سال ۸۰ این آمار به روزی ۱۴.۹ حادثه افزایش یافته است. در سال ۸۵ حدود ۹ هزار و ۱۵۶ حادثه اتفاق افتاده که به طور متوسط حدود روزی ۲۵ حادثه بوده و سال ۹۳، ۲۱ هزار و ۵۸۳ حادثه با میانگین روزی ۵۵ آتشسوزی. روزی 55 حادثه حریق رقمی نیست که بشود براحتی از آن گذشت. جست و جوهای اینترنتی نشان میدهد بعضی روزها همزمان چند حادثه مهیب آتشسوزی در ایران اتفاق افتاده است.
1 اردیبهشت 95 ساعت 4:23 دقیقه بعد از ظهر مشهدیها شاهد آتش گرفتن مجتمع تجاری رنگ و ابزار در بلوار قرنی بودند. بهترین جا برای تغذیه آتش. آتشسوزی از یک واحد در این مجتمع شروع شد و طبق معمول پیشرفت سریعی داشت. بسرعت بشکههای تینر و رنگ منفجر شدند و آتش سریعتر از همیشه همه را غافلگیر کرد و به همه مغازهها سرکشید. ارتفاع شعلهها به 10 متر نیز رسید که حضور آتشنشانان آرامش را به ساکنان مغازههای اطراف برگرداند. خوشبختانه آتشنشانان بموقع آتش را مهارکردند و از وارد آمدن خسارت به سایر واحدهای تجاری دراین مجتمع جلوگیری شد. در این آتشسوزی حدود 6 مغازه رنگ و تینر فروشی و لوازم بهداشتی و ساختمانی در آتش سوختند و خوشبختانه کسی صدمه ندید. مدیرعامل سازمان آتشنشانی و خدمات ایمنی شهرداری مشهد بلافاصله از وجود هزار کانون خطر آتشسوزی در مشهد خبر داد. حرفی که درستی آن خیلی زود ثابت شد و مشهد پس از آن بارها دچار حریق شد؛ آتشسوزی در برج سلمان، آتشسوزی در یک مجموعه اقامتی 5 طبقه در خیابان آیتالله شیرازی، آتشسوزی یک کافیشاپ در بلوار خیام جنوبی و...
2 اردیبهشت 96 آتشسوزی در کارگاه شیشه همدان با 2 ساعت تلاش آتشنشانان و مصدومیت 2 آتشنشان و 2 نفر از کسبه مهار شد. 9 اردیبهشت 96 ساعت 2 و 27 دقیقه بامداد، آتشسوزی در انبار کفش ملی همدان دوباره خبرساز شد. آتشنشانان باز به دل آتش زدند و به سختی آن را مهار کردند.
16 اردیبهشت 96 آتشسوزی در پتروشیمی رجال بندر ماهشهر 9 نفر مصدوم را راهی بیمارستان کرد. در این حادثه 2 کپسول 5 تنی و یک تنی حاوی مواد گازی منفجر شدند و بسیاری از شهروندان از ترس شهر را تخلیه کردند.
براستی چرا؟ این همه نمونه از یک مقطع زمانی محدود، چه چیزی را نشان میدهد؟ محمد مهدی اسلامی فر کارشناس ایمنی میگوید: «متأسفانه حوادث منجر به آتشسوزی بویژه در واحدهای تجاری و کارگاهها رو به افزایش است و باید فکری اساسی برای آن کرد. به اعتقاد من یکی از دلایل مهم این حوادث به سالهای سیاه تحریم برمیگردد. تحریمها از یک سو توان مالی کارگاهها و کارخانهها و واحدهای تجاری و تولیدی را کم کرد و از یک سو انتقال و به روزرسانی فناوریهای مرتبط با ایمنی را با مشکل رو به رو ساخت.»
وی در ادامه با اشاره به چند حادثه آتشسوزی در پتروشیمیها میافزاید: «پتروشیمیها و پتروپالایشگاهها مثال خوبی است. در سالهای تحریم روند عادی این واحدها مختل بود؛ نه درآمدی داشتند که به فکر بهینه سازی ایمنی باشند، نه انتقال فناوری صورت میگرفت و نه خود پرسنل آموزش پیوستهای داشتند. همه اینها باعث شد وقتی تحریمها برداشته شد و واحدها با افزایش تولید مواجه شدند تازه فهمیدند که چقدر در زمینه ایمنی با مشکل مواجه هستند. این موضوع در مورد کارگاههای کوچک و کارخانهها هم مصداق دارد. آنها در این سالها بنیه مالی خود را از دست دادند. بنابراین بهینه سازی ایمنی تبدیل به یک موضوع فانتزی شد.»
وی معتقد است آموزش و مدیریت حادثه ما نیز با مشکلات عمدهای رو به روست و به همان اندازه که حساسیت مردم بالا رفته، هنوز اطلاعات آنها در مورد این حوادث بالا نیست. آیا حالا که بنیه مالی واحدهای تولیدی و تجاری رو به بهبود است و در زمینه انتقال فناوری و آموزش کارکنان نیز مانع عمدهای وجود ندارد، سیر صعودی آتشسوزیها متوقف شده و روند آن معکوس خواهد شد؟