طی روزهای گذشته، اظهارنظرهای مختلفی از کارشناسان و مسئولان سابق نسبت به نبود ظرفیت اشتغالزایی در بخش کشاورزی مطرح شده است که در این زمینه گروهی معتقدند اگر به کشاورزی به صورت نوین نگاه کنیم فرصتهای اشتغالزایی بالایی در آن وجود دارد.
به عنوان اولین سؤال نظر شما درباره این اظهارنظر که فرصت اشتغالزایی در بخش کشاورزی وجود ندارد، چیست؟
من معتقدم اگر نگاهمان به کشاورزی از همان گاوآهن قدیمی با افرادی که قرار است صرفا کارهای فیزیکی انجام دهند را تغییر دهیم، قطعا با همین شرایط منابع آب و خاک، فرصتهای زیادی از اشتغال وجود دارد که میتوانیم در اقتصاد ایران از آنها استفاده کنیم. این که بگوییم بخش کشاورزی ایران امکان سرمایهگذاری مجدد ندارد و باید آن را تعطیل کنیم، اصلا علمی و منطقی نیست، چون در این زمینه همواره فرصتهای قابل ملاحظهای برای اشتغال وجود دارد که پایداری آنها با تکمیل حلقههای تولید قطعی خواهد شد. تجهیزات و فناوریهایی که برای تولید محصولات کشاورزی تولید میشود بسیار پیشرفته است، بنابراین نباید به کشاورزی گاوآهن یک قرن پیش نگاه کنیم. اصولا هیچ کشور توسعهیافتهای نیست که در بخش کشاورزی به کمال نرسیده باشد یا این که دارای روستاهای توسعهیافته نباشد؛ بنابراین ایران نیز باید در همین مسیر حرکت کند.
برای بررسی امتیازها یا فرصتهای اشتغال در کشاورزی چه متغیرهایی را مدنظر دارید؟
در کشورهای مختلف که برنامه توسعه کشاورزی را اجرایی کردهاند اساسا در حوزه کلان و شاخصهای کلان اقتصادی در بخش کشاورزی، چند متغیر مدنظر قرار گرفته است. یکی فرآیند کاهش سهم بخش کشاورزی در ارزش افزوده یا تولید ناخالص داخلی کشور و دیگری کاهش سهم اشتغال از کل اشتغال کشور بوده است. بنابراین هر کشوری که به سمت توسعه کشاورزی گام برداشته، این متغیرها را در نظر داشته و براساس آنها برنامهریزی و سیاستگذاری کرده است.
در ایران نیز چنین متغیرهایی در نظر گرفته شده است؟
بله؛ ایران هم در فرآیند توسعه اوایل انقلاب این متغیرها را در نظر گرفته بود. این روندی کاملا طبیعی است چون با افزایش فناوریها، سهم اشتغال هم در تولید مواد خام کاهش پیدا میکند. اما باید توجه داشته باشیم در مواد خام کشاورزی نه دیگر موارد.
در نگاه ظاهری، ایران کشوری است که هم به لحاظ منابع خاک و هم منابع آب، امکان توسعه در بخش کشاورزی را ندارد؛ بنابراین در جمعبندی سطحی اگر بخواهیم فرآیند توسعه را در این بخش داشته باشیم قاعدتا امکان ایجاد اشتغال نداریم؛ اما بررسی اقتصاد آمریکا نشان میدهد بهرغم این که سهم کشاورزی از اقتصاد این کشور یک درصد است، سهم اقتصاد کشاورزی و ارزش افزوده ایجادشده در این زمینه، یعنی کل ارزش افزوده ایجادشده از کسبوکار کشاورزی ایالاتمتحده در سال 2016 حدود 12 درصد بوده است. بنابراین حدود 12 درصد از حوزه کلان اقتصاد ایالاتمتحده در بخش کشاورزی بوده و اینجاست که به امتیازها و مزیتهای کشاورزی در اشتغالزایی پی خواهیم برد.
این برآیند در ایران چگونه است؟
در ایران هم بررسی کردیم تا دریابیم سهم ارزش افزوده کسبوکار کشاورزی از ارزش افزوده ملی ایران چقدر است که به عدد 5/32 درصد رسیدیم بهرغم این که همین سهم در مواد خام کشاورزی در تولید ناخالص به قیمتهای جاری حدود 11درصد است.
پس در نهایت توسعه کشاورزی منجر به اشتغال خواهد شد، منظور شما همین است؟
بله، به این ترتیب که اگر زنجیرههای کامل کشاورزی را داشته باشیم کشاورزی موجب اشتغال در کشور خواهد شد. به این معنی که با همین میزان تولید محصولات کشاورزی که در ایران داریم اگر بتوانیم زمینههای فرآوری، بستهبندی یا تبدیل را ایجاد کنیم عملا با تکمیل زنجیرههای تولید، اشتغال پایدار را تجربه میکنیم؛ مثلا اگر در تولید سیب یک منطقه صد نفر شاغل بودند با تکمیل زنجیرههای تولید قطعا این میزان اشتغال دو برابر خواهد شد.
افزایش دستمزد کارگران کشاورزی چه تاثیری در کاهش اشتغال دارد؟
حوزه کسبوکار کشاورزی در شرایط امروز اقتصاد ایران ظرفیت اشتغالزایی قابل توجهی دارد، هرچند در حوزه تولید مواد خام چون به دنبال افزایش درآمد شاغلان هستیم یک ریزش داریم، اما این ریزش به معنی کاهش مطلق شاغلان بخش کشاورزی یا کسبوکار کشاورزی نخواهد بود.
جایگاه فناوریهای نوین در اشتغالزایی کشاورزی چیست؟
ما فعالیتهای نوین و مغفول و نادیده گرفته شدهای را در کشاورزی داریم که تاکنون به آنها توجه نکردهایم، در حالی که اگر در این موارد نیز وارد شویم و سرمایهگذاری مناسب داشته باشیم، حتی در زمینه تولید مواد خام هم میتوانیم افزایش اشتغال قابل توجهی را تجربه کنیم؛ مثلا اگر با توجه به کمبود آب و محدودیت خاک که بسیار مهم تر از آب هم است، تولید در فضای باز را به تولید فضای گلخانهای منتقل کنیم در هر هکتار حدود 12 نفر اشتغال در گلخانه ایجاد میکنیم. مثلا پرورش ماهی در قفس، فناوری نوینی است که تاکنون در ایران دیده نشده که ما میتوانیم در این زمینه کلی اشتغال ایجاد کنیم.
یکی از بخشهای نادیده گرفته شده، گیاهان دارویی است. سرمایهگذاری در این بخش هم میتواند کمکی در ایجاد اشتغال باشد؟
قطعا همینطور است. در تولید گیاهان دارویی، کشوری منحصر بهفرد هستیم که متاسفانه یا وارد نشدیم یا این که سنتی در این زمینه وارد شدیم، در حالی که با در نظر گرفتن اقلیم ایران و بسترهای مناسبی که در اختیار داریم اگر به این نوع سرمایهگذاری توجه داشته باشیم قطعا کشاورزی دارای امتیاز اشتغالزایی بالایی است که در صنایع تبدیلی همان گیاهان هم دوباره اشتغال خواهیم داشت.
بهطور کلی چند نفر به صورت مستقیم در بخش کشاورزی ایران فعال هستند؟
براساس سرشماری انجام شده سال 95 نزدیک به چهار میلیون نفر شاغل به صورت مستقیم در تولید مواد خام کشاورزی ایران فعال هستند که اگر با توسعه صنایع وابسته، فرصتهای شغلی را به آنها اضافه کنیم این رقم به مراتب بالاتر از چهارمیلیون نفر ارتقا خواهد یافت و بیانگر آن است که کشاورزی با تمام زیرمجموعههایش سهم قابل توجهی از اشتغال را به خود اختصاص داده است.
گروهی از کارشناسان هزینه ایجاد اشتغال در کشاورزی را نسبت به دیگر صنایع بسیار کمتر میدانند که این مزیتی برای سرمایهگذاری در این بخش است. شما با این نظر موافق هستید؟
خیر، این که بخواهیم هزینه ایجاد اشتغال را در کشاورزی با برخی دیگر صنایع مقایسه کنیم منطقی عمل نکردهایم. به عنوان مثال بخش نفت و گاز ایران دارای مزیتهای خدادادی قابل ملاحظهای است که براساس این مزیتها، دولتمردان سیاستگذاری کردهاند؛ اما وقتی به بخش کشاورزی توجه میکنیم استقلال کشور و امنیت غذایی را مدنظر داریم.
بهطور کلی بر اساس اطلاعات مستند و قابل قبول بینالمللی تمام کشورهایی که از نظر آب و خاک دارای مزیتهایی هستند، با استفاده از تمام امکانات خود سعی در حفظ کشاورزی خود دارند تا کشاورزان به اندازه یک صنعتگر دارای رفاه اجتماعی و اقتصادی باشد. پس این که بخواهیم فقط به کشاورزی نگاه کنیم یا به دنبال صنعت برویم منطقی نیست، بلکه باید در هر زمینهای که دارای مزیت هستیم سرمایهگذاری کنیم. بخش کشاورزی یک بخش بسیار پرریسک است، در حالی که صنایع زیادی در این محدوده قرار نمیگیرند مثلا وقتی درجه حرارت ده درجه تغییر ناگهانی دارد یا این که باران بیش از اندازه میبارد، صنایع خسارات چندانی نمیبینند. اما کشاورزان که تمام معیشتشان در گروی شکوفههای درختان یا ریشه گیاهانشان است چنین اطمینان خاطری ندارند. پس کشاورزی دارای ریسک فراوانی است که در کشورهای پیشرفته با استفاده از ابزارهای مختلف این ریسک را به حداقل رسانده و برای کشاورزان انگیزه تولید ایجاد کردهاند.