سبد تورم چگونه به هم ریخت؟

  • سه شنبه 5 اردیبهشت 1396 ساعت 20:41

اخبار => سایر رسانه ها

سبد هزینه اقشار ضعیف جامعه بیشترین تاثیر را از قیمت خوراکی‌ها و آشامیدنی‌ها به عنوان اقلام اصلی هزینه‌ای آنها می‌گیرد.
سبد تورم چگونه به هم ریخت؟

این اقلام در سال‌های دولت یازدهم ۵۳/۵ درصد گران‌تر شد اما شتاب گرانی نسبت به رشد قیمت خوراکی‌ها در دولت دهم با ۱۰۷/۶ درصد افزایش، نصف  شده است. پس از آنکه در سال ٨٩ دولت قبل برای دلجویی از مردم دستور پرداخت یارانه نقدی به همه افراد را صادر کرد؛ علاوه بر بار مالی بزرگ برای دولت، ماهی سه و نیم هزار میلیارد تومان پول نقد را از طریق پرداخت به مردم روانه بازار کرد و این حجم از تقاضا توانست نظم عرضه و تقاضا در بازار را برهم زده و باعث رشد شتابان قیمت‌ها شود. از سوی دیگر بالا بردن امری قیمت برخی از محصولات یارانه‌ای از جمله بنزین، گازوییل و نان سبد تورم را بر هم ریخت و ضریب اهمیت گروه‌های کالایی را در سبد تورم تغییر داد.

به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از اعتماد ، این تغییرات ناگهانی مسوولان پولی را بر آن داشت تا سبد تورم را بازبینی کرده و ترکیب جدیدی از اهمیت گروه‌های کالایی تعریف کنند. به این ترتیب اهمیت گروه خوراکی‌ها و آشامیدنی‌ها از ۲۸/۴۹ درصد به ۲۷/۳۸ درصد کاهش یافت.

چرا رشد سه برابری قیمت‌ها در تورم اعلامی دیده نشد

در دوره‌های مختلف شاخص قیمت ۳۰/۵، ٣٤ و ٢٥ را در آمارها دیده‌ایم. این‌ اعداد اگر در هم ضرب شود چه رقمی را به دست می‌دهد؟ شاخص کل از سال ٩٠ تا آذر سال ٩٤ به عدد ٦/٢٣١ رسید. این یعنی ١٠٠ به ٢٣٦ رسیده که به مفهوم آن است هر کالا و خدماتی که ١٠٠ ریال قیمت داشته به ٢٣٦ ریال افزایش پیدا کرده یعنی ۲/۳ برابر رشد قیمت ایجاد شده است. وقتی نرخ تورم در یک سال ۳۰/۵ باشد و سال بعد مجدد بشود ٣٤ درصد به این مفهوم است که در سال اول کالاها ۳۰/۵ درصد رشد قیمت داشته و سال بعد ٣٤ درصد به قیمت‌های ١٣٠ اضافه شده است. این نرخ‌ها تجمعی اضافه می‌شود.

اما در مورد خوراکی‌ها و آشامیدنی‌ها به عنوان اقلام اساسی سبد هزینه اقشار ضعیف‌تر جامعه می‌بینیم که رشد قیمت‌ها با شتاب بیشتری حرکت کرده است. مثلا شاخص بهای نان در انتهای اسفند سال ٩٣، ٢٧١ است. این شاخص به معنی سه برابر شدن حدودی قیمت است. یعنی نانی که ٧٠٠ تومان در سال ٩٠ خریداری می‌شد به ٢١٠٠ تومان رسیده است. شاخص کل در اسفند ٩٢ یعنی طی دو سال به ۱۸۶/۶ رسیده است. یعنی قیمت‌ها حدودا دو برابر شده است. رشد قیمت‌ها در مورد خوراکی‌ها ٢١٣ بوده است. اگر بخواهیم در مورد کالاهایی با بیشترین افزایش قیمت صحبت کنیم می‌توانیم برنج خارجی را با شاخص ٢٥٥ یعنی ۲/۵ برابر رشد مثال بزنیم. آن هم طی دو سال. شاخص‌ها در پنیر ۲۴۰/۹، لبنیات ٢٤٠، میوه‌های تازه ١٩٣، سیب ٢٣٤ بوده و سبزیجات هم واقعا گران شده است. در واقع اینها همان چیزی است که خانوار احساس می‌کند. مثلا لوبیا سبز ٣٠٠ شده که رشد سه برابری را نشان می‌دهد. شاخص پوشاک ٢٤٠، شلوار زنانه ٢٧٤، دامن ٢٥٩ است که به طور متوسط هر یک ۲/۵برابر شده اما قیمت مسکن ١٤٥ شده یعنی کمتر از ٥٠ درصد رشد قیمت. با توجه به اینکه مسکن هم سهم بالایی در سبد هزینه دارد متوسط نرخ به دست آمده رشد مورد نظر و قابل لمس خانوار را نشان نمی‌دهد.

تورم چگونه تعیین می‌شود

برای محاسبه تورم بر اساس استانداردهای جهانی، سالی را به عنوان سال پایه در نظر می‌گیرند. در سال پایه مقادیر مصرف خانوارها از انواع کالاها را ملاک قرار می‌دهند. برای مثال در آخرین بار در سال ٩٠ بر اساس الگوی مصرفی خانوار، برآورد شده است که یک خانوار ایرانی ١٢٠٠ قلم کالا یا خدمت را مصرف می‌کند. این مصارف از جامعه از نمونه‌هایی که مورد ارزیابی قرار گرفته، احصا شده است. به عنوان مثال پرسیده شده که مقدار مصرف نان سنگک خانوار چقدر است؟ هزینه انواع خوراکی، هزینه تحصیل، هزینه تفریح، بهداشت و درمان و... به تفکیک و به صورت ریز احصا شده است. این اعداد استخراج شده بر اساس استاندارد بین‌المللی در ١٢ گروه اصلی جای می‌گیرد؛ به عبارت دیگر تمام هزینه‌هایی که من و شما برای خانوار انجام می‌دهیم در ١٢ گروه قابل تفکیک است. در هر گروه اصلی یکسری زیرگروه‌های فرعی وجود دارد. مجدد تمام ارقام و آمار استخراج شده در زیرگروه‌های فرعی تفکیک و جای‌گذاری می‌شود. در داخل هر زیرگروه فرعی چند قلم کالا را انتخاب می‌کنیم. به بیان دیگر وزن همه اقلامی که من و شما مصرف کرده‌ایم را با روش علمی بین اقلامی که می‌خواهیم به عنوان نماینده انتخاب و قیمت‌گیری کنیم، تفکیک می‌کنیم. پس هر قلم کالای من در این سبد نماینده یک‌سری اقلام و کالاهایی است که خانوار عمومی کشور مصرف کرده است. پس از آنکه وزن هر قلم کالا مشخص شد با یک بررسی دیگر به منابع فروش آن کالاها مراجعه می‌کنیم و قیمت آن کالاها را می‌پرسیم. پس من وزنی را که از میزان مصرف خانوار استخراج کردم ضرایب اهمیت اقلام انتخابی خود نامگذاری می‌کنم. پس از آن قیمت‌گیری را به صورت ماهانه از منابع اطلاع انجام می‌دهم. منابع اطلاع نیز دارای پوشش زمانی مناسب هستند و از ابتدای هر ماه تا ٢٩ ماه قیمت‌گیری در شهرهای مختلف انجام می‌شود. برای اعلام نرخ تورم هر ماه حدود سه میلیون عدد دریافت می‌شود و نهایتا نرخ تورم از حاصل ضرب این قیمت‌ها در ضرایب اهمیت و میانگین‌گیری که برای ١٢ ماه گذشته و ١٢ ماه قبل از آن انجام می‌شود، به دست می‌آید.

ضرایب اهمیت تا زمانی قابل اطمینان هستند که قیمت‌های نسبی بین این‌ اقلام حفظ شده باشد. به عبارت دیگر ضرایب اهمیت تا زمانی قابل اعتماد هستند که همه قیمت‌ها تقریبا متناسب با هم گران یا ارزان شده باشد. اگر یک قیمتی در گروهی بیش از دیگر اقلام گران شود و کالای دیگر در آن گروه به این نسبت گران نشود، آنگاه ضرایب اهمیتی که تاکنون استفاده می‌کردیم قابلیت اعتماد خود را از دست می‌دهند.

یک بار شاخص را بر اساس سال پایه محاسبه می‌کنیم و یک بار بر اساس سال قبل. اگر این دو عدد نسبت به هم واگرا باشند؛ می‌توان گفت قیمت‌های نسبی اقلام به یک میزان تغییر نکرده است. فرض کنید یک تغییر بنیادین در برخی اقلام ایجاد می‌شود. مثلا حامل‌های انرژی گران می‌شود. در آذر ٨٩ که این اتفاق افتاد و قیمت سوخت افزایش یافت باعث شد ما نسبت به ضرایب اهمیت کالا که در سال ٨٣ به عنوان سال پایه تعیین شده بود، بی‌اعتماد شویم. بنابراین سال ٩٠ مجدد به عنوان سال پایه انتخاب شد. همین امروز با تغییرات قیمتی که در اقتصاد ایجاد شده است؛ مانند افزایش قیمت نان و حامل‌های انرژی و حذف کارت‌های سوخت باعث شده که سال ٩٥ را به عنوان سال پایه انتخاب کنیم. امروز که من خدمت شما هستم بررسی‌های کامل را انجام داده‌ایم که سال ٩٥ را به عنوان سال پایه بعدی شاخص‌های قیمت انتخاب کنیم.

تورم خوراکی


تعداد بازدید : 457

ارسال نظر

ارسال