در واقع نمای ساختمان در بر گیرنده ویژگی های بصری، کالبدی، فرهنگی و هنری یک ساختمان است. نوع مصالح، رنگ، فرم و بافت آنها نقش ویژهه ای را در بیان بصری نما ایفا می کند. با توجه به تحولاتی که در کیفیت زندگی اتفاق میافتد، باید انتظار داشت که در کیفیت معماری هم تغییراتی ایجاد شود.
تاثیر پیشرفت تکنولوژی و مصالح در طراحی نما
بعد از جنگ جهانی دوم نیاز برای سرعت در ساخت و ساز احساس میشد و قبل از آن انقلاب صنعتی نیز دستاوردهای مهمی چون آهن و شیشه داشت. در این زمان معماران جوان، سودای جهانی شدن را سر میدادند. آنها به مبارزه با هر نوع نشانهی بومی برمیآمدند و با افتخار اعلام میکردند که ما در هر جای جهان که باشد، خانه ای یکسان را طراحی میکنیم اما سرانجام سطح سیمانی معماری مدرن ترک برداشت و معماران به این سمت پیش رفتند که جهانی بیاندیشند و منطقه ای عمل کنند. در دورهی پست مدرن نیز معماران بزرگ دنیا به سمت بازتاب بوم در آثار خود هستند تا پلهای هویتی را حفظ کنند.
کیفیت بصری سیمای شهر تهران
نگاهی اجمالی به خیابان های شهر تهران بیانگر عدم وجود نظم و هماهنگی در منظر شهری آن است. ظهور روزافزون نشانهها و تندیسهای اغراقگونه کلاسیک غربی خصوصا در مناطق اعیان نشین پایتخت به این بی نظمی و بی هویتی شهر دامن میزند. حال با توجه به وضعیت فعلی این پرسش ها در ذهن پژوهشگر شکل می گیرد: که چگونه است که ما، فارغ از تاریخ و آنچه هنوز هم -هرچند بسیار ناچیز- بهعنوان معماری بومی شناخته میشود و در دنیا به وجود حتی پوسته مینیمال آن (فاسادیسم) در جهت خاطرهانگیری فضای شهری میبالند، به یکباره به انگارههای پیش از میلاد مغربزمین و شیوههای کلوسئوموار آن روی آوردهایم؟
توجه نکردن به این مسئله نتیجهاش همین میشود که در سرزمین پارسها، کسانیکه تمدنشان درست در نقطه مقابل تمدن روم قرار داشت، حالا پرچم نمای رومی بالا میرود. کپیهای ناشیانهای که در خواستگاه خود هم آنگونه که بعضی از دوستان معمار کار میکنند، بهکار گرفته نمیشود. این سبک از طراحی نما به دلیل استفاده از سنگ در نمای خود و ایجاد حس لاکچری بودن طرفداران خاص خود را داراست.
با شناخت عوامل تاثیر گذار بر نا به سامانی منظر شهری و تمرکز بر ساختمانهایی که در آینده نزدیک قرار است در تهران ساخته شوند و تعیین ضوابطی که بر مبنای آن می توان منظر شهری تهران را بهبود بخشید، بهبود منظر شهری می تواند تاثیری مثبت بر کیفیت محیط و زندگی شهروندان داشته باشد.
سبک زندگی و طراحی نما
چنان که رانندگی در جاده نیاز به رعایت اصول و مقررات و وجود علائم و نشانه هایی دارد، شیوه زندگی هم نیاز به وجود برنامه، دیدگاه نظری و نحوه عملکرد دارد که تعیین این خط مشی زندگی همان سبک زندگی نام دارد. بررسی چگونگی و سازوکارهای مؤثر در سبک زندگی، یکی از دغدغه های جامعه شناسیِ فرهنگ و مطالعات فرهنگی است. واقعیت آن است که بدون وجود ساختارهایی که بتوانند این سبکهای زندگی را با یکدیگر هماهنگ و یکدست کنند، امکان عملی همزیستی آنها جز با افزایش فشارها و کنترلهای اجتماعی که آنها نیز کیفیت زندگی شهری را کاهش میدهند، وجود ندارد. بنابراین ما نیاز به کاری فرهنگی داریم که بتواند سیاستگذاریهای شهری را با رشد فکری و کنشی اعضای جامعه سازگار کرده و به عبارت دیگر بتواند نوعی جامعهبودگی و شهروندی را در کشوری که به صورت عملی تا به این حد شهری شده ولی ابدا آمادگی چنین وضعیتی را ندارد، فراهم کند.
نتایج تحقیقی در این زمینه نشان می دهد سبک زندگی افراد و تقلید از فرهنگهای غربی و بهره گیری بی رویه از تکنولوژی به تبع روی معماری و شیوع استفاده از نمای ساختمانها به سبک رومی، تاثیر گذاشته و در برخی زمینه ها باعث آشفتگی بصری شهر گردیده که معماران عصر حاضر می توانند با بررسی و مطالعه معماری گذشته ایران که با فرهنگ و رسوم ایرانی همخوانی بیشتر داشت به بهتر شدن وضع موجود کمک نمایند.
با توجه به نکات مطرح شده، مهم ترین مسئولیت معماران و طراحان ما ایجاد ساختارهایی هماهنگ با فرهنگ و شرایط زندگی اجتماعی ما می باشد.