متأسفانه در پاسخ به این سوال هم توجیحات جالبی توسط برخی تولیدکنندگان گالوانیزه یا پنجره ارائه میشود که به نوعی سودجویی عمدی یا غیرعمدی در آن مشهود است ازجملة این موارد:
1. برای همه پروفیلها میتوان از یک نوع گالوانیزه با ابعاد یا ضخامت یکسان استفاده کرد!
2. با یکسانسازی ابعاد و ضخامت گالوانیزه برای تمام پروفیلها هزینۀ انبارداری کاهش مییابد!
3. استفاده از سیخ لولا ما را از بکارگیری گالوانیزه در پروفیل بازشو بینیاز میکند!
4. استفاده از سیخ لولا الزامی است!
5. در محل نصب دستگیره درب یا پنجره، نیازی به استفاده از گالوانیزه نیست!
اما قبل از پاسخ به این ابهامات، ابتدا باید به این سوال پاسخ دهیم که اساساً چه بارهای استاتیکی یا دینامیکی مستقیم یا غیر مستقیم به پنجره وارد میشود، تا بتوانیم به این سوال پاسخ دهیم که گالوانیزه در مقابل چه بارهایی باید از خود مقاومت نشان دهد.
مجموع بارهای وارده به پنجره را به چهار بخش کلی میتوان تقسیم کرد که هریک دارای زیرمجموعههای بدین قرار هستند:
1. عوامل بیرونی ساختمان شامل:
1.1. باد، باران و تغییرات دمای در طول روز و سال
1.2. آکوستیک
1.3. فشارهای فیزیکی مانند سرقت
1.4. نور و میزان تابش UV
2. عوامل معماری شامل:
2.1. تلورانس
2.2. نشست ساختمان
3. عوامل داخلی (ساختمان) مانند رطوبت یا دمای داخل اتاق
4. عوامل مرتبط و مستقیم با خود پنجره شامل:
4.1. انبساط، تغییرات شکل، بار مرده
4.2. نیروهای وارده در هنگام باز و بستهشدن
4.3. نیروهای ناگهانی (ضربه، زلزله و ...)
4.4. وزن بازشوها
در مرحلۀ بعد باید این نکته را بررسی نماییم که گالوانیزه چه نقشی در پنجرۀ دوجداره upvc دارد. این موارد عبارتند از:
• افزایش استقامت پروفیل
• تحمل وزن
• انتقال گشتاور
• افزایش امنیت
• فشار باد
با ترکیب این دو موضوع میتوان به معیارهای ارزیابی گالوانیزه دست یافت. این معیارها بهترتیب عبارتند از:
1. شکل و ابعاد گالوانیزه
2. فشارهای خارجی وارد بر پنجره (مانند باد، باران و ...)
3. محل کاربرد پنجره یا درب و میزان باز و بستهشدن و استفاده از آن (مکانهای عمومی، اداری یا منازل)
4. محل نصب درب یا پنجره از لحاظ امنیتی
5. وزن بازشو
و ...
گالوانیزهها دارای اشکال متفاوتی هستند و هریک از این اشکال وابستگی مستقیمی به نوع، شکل و مشخصات فنی پروفیل دارند. این اشکال میتواند منتظم یا بسته به نوع پروفیل، غیرمنتظم باشند. عمده پروفیلهای گالوانیزه دارای اشکالی چون تصویر مقابل هستند و هریک کاربرد ویژهای دارد: (تصویر شماره 4)
ضخامت این گالوانیزهها هم متغیر بوده و تابع محل کاربرد پنجره میباشد و معمولاً هر تولیدکنندهای اطلاعات ویژه آن را ارائه نموده است. برای مثال در تصویر زیر میتوان برخی از این محاسبات و ممانهای آن را برای پروفیلی خاص مشاهده کنید: (تصویر شماره 5)
معمولاً خود تأمینکنندۀ پروفیل برای راحتی کار و اجتناب از محاسبات پیچیده خود، اقدام به ارائه دفترچه فنی تولید مینماید. این دفترچه شامل جداولی مشابه تصویر شماره 6 میباشد که در این جدول بر مبنای وزن، فشار باد، شکل گالوانیزه و ضخامت آن قابل محاسبه میباشد. البته این جداول محاسبات را برای پنجرههای معمولی و با امنیت پایه محاسبه نمودهاند و در شرایط خاص محاسبات باید دقیق انجام شوند. ولی درکل برای راحتی و تسریع در محاسبات ضخامت و شکل گالوانیزه، بسیار کاربردی میباشند و حتماً توصیه میشود که به آنها مراجعه نمایید.
همچنین برخی شرکتهای تولیدکنندۀ پروفیل دارای نرمافزارهای اختصاصی میباشند که برمبنای اطلاعات کلی خود، به محاسبه ضخامت و نوع گالوانیزه نیز میپردازند. برخی نرمافزارهای اروپایی مشهور نیز این قابلیت را دارند.
درخصوص سایر پنجرهها که کاربرد اداری، تجاری یا امنیتی دارند شرایط بهراحتی محاسبۀ پنجرههای عمومی نیست، خصوصاً در پنجرههای امنیتی. در این شرایط علاوه بر معیارهای طرحشده تاکنون، مشخصات یراق نیز مستقیماً در این موضوع مطرح میشوند و حتی ممکن است نحوۀ قرارگیری گالوانیزه نیز در داخل پروفیل تغییر کند که در این فرصت محدود و بهدلیل تنوع شرایط موجود، از طرح آن معذوریم؛ ولی توصیه میشود این موضوع حتماً با شرکت تولیدکنندۀ پروفیل و یراق مورد بررسی قرار بگیرد.
حال با طرح این اوصاف میشود به ابهامات زیر پاسخ قطعی داد:
1. اولین ابهام: برای همه پروفیلها میتوان از یک نوع گالوانیزه با ابعاد یا ضخامت یکسان استفاده کرد!
با توجه به آنچه اشاره شد حتی برای یک پروفیل با سری مشخص نیز شرایط انتخاب گالوانیزه تابع عواملی چون فشار باد، وزن پنجره، وزن شیشه، نوع یراق، ارتفاع محل نصب، نوع کاربرد پنجره (مسکونی، تجاری) و ... میباشد بنابراین این موضوع که بتوان بهتنهایی از یک شکل و ضخامت گالوانیزه برای همه پروفیلها (برند، سری، نوع پروفیل: بازشو، مولیون و فریم) استفاده کرد امری غیرقابلقبول میباشد.
نکته: درصورتیکه شما با محدودیت انبار مواجه هستید و امکان دراختیارداشتن ضخامتهای مختلف را ندارید میتوانید یک یا 2 ضخامت با ضریب اطمینان براساس بدترین شرایط را انتخاب و از آن برای پروژههای خود استفاده نمایید.
2. دومین ابهام: با یکسانسازی ابعاد و ضخامت گالوانیزه برای تمام پروفیلها هزینۀ انبارداری کاهش مییابد!
تصور اینکه استفاده از یک نوع گالوانیزه با شکل و ضخامت یکسان برای همه پروفیلها میتواند هزینههای انبارداری را کاهش دهد، اشتباه است؛ همانطورکه قطعاً نمیتوانید بهجای سفارش پروفیل فریم، بازشو و مولیون، همه پروفیلها را فریم سفارش دهید، درخصوص گالوانیزه نیز نمیتوانید چنین عملی انجام دهید. اما چرا چنین تصوری در جامعه اشاعه داده میشود، شاید آنرا در تأمینکنندگان گالوانیزه باید جستجو کنیم، بدیهی است درصورتیکه تولیدکنندگان پنجره همه یک ضخامت و شکل را سفارش دهند، هزینه و زمان تنظیم ماشینآلات نورد کاهش و سود بیشتری عاید این تولیدکنندگان خواهد شد و درعینحال انبارداری و سود انبارداری را نیز توجیه خواهد کرد اما به چه قیمتی؟
3. استفاده از سیخ لولا ما را از استفاده از گالوانیزه در پروفیل بازشو بینیاز میکند!
برخی از تولیدکنندگان پنجره به عمد یا سهو استدلالایی را درخصوص پدیدهای بهنام سیخ لولا مطرح و ادعا میکنند که درصورت استفاده از آن حتی نیازی به گالوانیزه در بازشو هم نیست، این ادعا نیز بیپایه و اساس بوده و هدف آن صرفاً کاهش قیمت بهای تمامشدۀ پنجره میباشد؛ اما بازهم سوال اینجاست به چه قیمتی؟
هر مترمربع شیشه دوجداره دارای وزنی بین 25 الی 35 کیلو میباشد و تصور اینکه پروفیل upvc بهتنهایی بتواند آن را تحمل کند امری محال است، شاید بازشو بتواند برای مدتی این وزن را تحمل کند ولی قطعاً پدیدهای چون دفرمگی پروفیل و تغییر شکل آن در بازۀ یک الی دو سال (بستگی به ابعاد، فشارهای وارده و وزن شیشه دوجداره) قطعی خواهد بود و قطعاً بهزودی این پنجره از لحاظ آببندی و هوابندی قابلیت خود را از دست خواهد داد. اما آنچه موضوع را حساستر مینماید که در بازۀ طولانیتری احتمال وقوع بیشتری نیز دارد و به نوعی در کمین مصرفکنندۀ این پنجره خواهد بود: احتمال جداشدن یا شکست پروفیل از محلهای جوش یا خود پروفیل و جداشدن شیشه از آن خواهد بود که قطعاً با آن وزن اگر روی کسی بیفتد خطرات جانی نیز درپی خواهد داشت. همانگونهکه متأسفانه تاکنون چندین مورد از این دست اتفاق افتاده که طبق اطلاع نویسنده دو کودک نیز در اثر سقوط شیشه دوجداره جان باختهاند، و البته در پیگردهای قضایی، حکم قتل شبهعمد در این مورد صادر شده است.
4. استفاده از سیخ لولا در بازشو الزامی است!
طبق آخرین استانداردهای تدوینشده در صنعت پنجرۀ دوجداره، هیچ منبع موثقی درخصوص لزوم استفاده از سیخ لولا در بازشو موضوع یا سرفصلی را طرح نمینماید اما اگر درخصوص علت بزرگنمایی چنین موضوعی در کشور تحقیق میدانی کنیم، درخواهیم یافت که بهدلیل عدم تولید استاندارد در کشور و عدم آگاهی تولیدکنندگان از مبحث نحوۀ تولید و مونتاژ استاندارد، این موضوع رنگ و بویی به ظاهر فنی و قابل دفاعی یافته، اما علت واقعی کجاست؟
علت واقعی استفاده از انواع لولاهای غیرقابل تنظیم 90-75 یا 100 بهجای انواع لولای قابل تنظیم میباشد. بنابر توجیه به ظاهر فنی این دوستان، برای اتصال لولا به گالوانیزه و با توجه به عدم اتصال پیچ این لولاها به گالوانیزه، سیخ لولا ابزاری برای تأمین این خواسته میباشد. اما این خواسته با توجه به توجیه به ظاهر فنی به دو علت کارایی لازم را نمیتواند داشته باشد:
علت اول: درصورت مطالعه بر مبنای آخرین مفاد استاندارد در سطح دنیا و توسط معتبرترین مؤسسههای استاندارد، متوجه خواهید شد که در هیچیک از این استانداردها مقوله یا صحبتی از لولای 75 و 90 یا بزرگتر و کوچکتر وجود ندارد و درواقع از دید استاندارد هیچ تولیدکنندهای حق استفاده از لولای غیرقابل تنظیم را ندارد. درواقع حتی برای نصب یراقآلات تکجهت نیز
هیچ کجا و هیچ منبعی به شما اجازۀ استفاده از لولای غیرقابلتنظیم را نمیدهد. زیرا بر مبنای این استانداردها، همه پنجرهها پس از گذشت زمان ممکن است افت داشته، یا درجۀ آببندی یا هوابندی آنها تغییر کند که تابعی از فشارهای وارده به آن میباشد. لولاهای قابل تنظیم این امکان را به مصرفکننده یا تولیدکننده میدهد تا در بازۀ زمانی مناسب امکان تنظیم و رگلاژ مجدد آنرا داشته باشد. در تصویر 7 چند نمونه از آن به نمایش گذاشته شده است.
علت دوم: لولای غیرقابل تنظیم صرفاً قادر به تحمل و جبران وزن واردشده میباشد (به نوعی بارهای استاتیکی را جبران میکند) اما قادر به جبران بار کششی و درنتیجه جبران برآیند بارها نمیباشد (تصویر شماره 7) .
اما راهکار استاندارد برای جبران این اتفاق چیست؟ پاسخ ساده است: لولاهای قابل تنظیم.